تبسم جونمتبسم جونم، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره
باباحسینباباحسین، تا این لحظه: 38 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره
مامان فاطمهمامان فاطمه، تا این لحظه: 36 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره
زندگی دونفره مازندگی دونفره ما، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

دخترک ماه

شش ماهگیت مبارک

دختر مامان شد شش ماهه.مبارکه گلم فداش بشم فردا میخاد بره واکسن بزنه میام با کلی عکس و مطلب شش ماهگی تو مصادف شد با تولد امیر رضا و برای همین دیگه مامانی هنر نریخت تا کیک بپزه یا بخره منو ببخش گلی جونم ...
19 دی 1393

آه.....

سلام مامانی چطوری حال من ولی امروز...شده دیروز دیگه.. خوش نیست ساعت از دو و نیم شب گذشته و من هنوز درگیر خیالات و فکرهای اون چهار دقیقه و بیست ثانیه ای هستم که با ریسم صحبت کردم .... آره دل رو به دریا زدم و بهش زنگ زدم ...گفتم دخترک آخر این ماه شش ماهش میشه  و من میتونم پاره وقت بیام اما زیاد موافق پاره وقت نبود انگاری..... گفتم اگه اجازه بدین نه ماهه نیام اداره که بازم موافق نبود ...گفت آخر این ماه زنگ بزن بادآوری کن........... کاش هیچ وقت آخر ماه نیاد... از الان دل تنگ ثانیه های میشم که میخام ازت دور باشم ....... اومدم نیمه شب بوسیدمت ....ای ناز من در دل خواب خنده ای بر لبانت نشست .... دوستت دارم ...بازم...
11 دی 1393

من مانده ام بین دو راهی...

سلام مامان الان تازه خوابوندمت و دارم تمام تلاشمو میکنم تا بدون سر و صدا این مطلبو بذارم .. مامان جون این روزای خوش با هم بودن اندازه تمام روزهایی که تو نبودی به من خوش میگذره دخترکم این روزا مامان بین دوراهی مونده که بره سر کار یا نه ... نمیدونم واقعا چکار کنم اما اینو میدونم که برای آینده تو و خودمون باید برم سرکار و تمام تلاشمو بکنم تا از این بلاتکلیقی در شغلم بیرون بیام ... برای تو نگرانم ....بدون من ...و برای خودم بیشتر ..بدون تو ............ از خدا میخام کمکم کنه تا از این تصمیم سخت زندگیم هم عبور کنم و خدای نکرده به تو آسیبی نرسه.......   ...
6 دی 1393

اللهم اشف کل مریض...

خدای مهربون هیچ بچه ای مریض نشه، ای مهربان مهربانان.... همه بچه های بیمار رو شفا بده آوین عزیز رو هم ........ http://doostenakhandeyeman.blogfa.com/ ...
5 دی 1393

سفر رییس جمهور به شهرمون

آقای روحانی روز چهارشنبه اومد شهرمون و خلاصه من و دختری داستانی داشتیم اونروز بعد از اینکه فکر کردیم رییس جمهور دیگه از خیابونا رد شده  من و دختری  که از شب قبلش تنها بودیم و بابایی نبود قصد رفتن به خونه مامان جون رو کردیم ..وای عجب اشتباهی تمام ملت تو خیابونا بودن انگار چه خبره !!! دوساعت تمام من و دخترم توی شهر دور زدیم تا برسیم خونه مامان جون دخترک ماه هم تمام راه رو خواب بود و بلاخره با تمام زحمت جای پارک پیدا کردیم و رسیدیم قررربون تو بشم دختر ماه ...
5 دی 1393

اولین فرنی خوروووون!

غدا خوردن دخترک رو از اول 5 ماهگی با فرنی(آرد برنج،حریره بادام ،کمی نبات ) درست کردم و خدا رو شکر استقبال خوب شد.. نوش جون     ...
5 دی 1393

اولین یلدای تبسم

یلدای همگی مبارک مامان جون گفتم که توی هفته گذشته خیلی بیقرار بودی و کلی هم ناراحت تا اینکه از دیدن دو تا دندون کوچلو توی فک پایینت ذوق مرگ شدم !!!!!!!!!!!!!!! بله دخترم توی 5 ماه و 15 روزگی اولین مرواریدت توی دهن کوچلو و نازت  پیدا شده (دندان جلوی فک پایین )سمت چپی یکم رشدش بیشتر از کناریشه... توی همین روزا به دلیل حرمت رحلت حضرت رسول و امام رضا شب یلدا و آش (برنج)دندونی !!رو با کمی تاخیر با هم یکی کردیم و کلی خوش گذشت...     هندونه رو هم که نابود شد .....خیلی خوشمزه بود و دیگر هنرهای مامانت بیسکویت شکری با روکش رویال آیسینگ ژله خرده شیشه چیز...
5 دی 1393

کیک 5 ماهگی

سلام دختر نازم آره بازم تاخیر این روزها خیلی بهانه گیر شدی و من برای اینکه خدای نکرده گریه هات بلند تر از حد معمول بشه و توی روحیه و اعصابت تاثیر منفی بذاره راه های جدید کسب آرامش رو امتحان میکنم  اینهم کیک مامان پزی که توسط یک دختر خاله با سلیقه و مهربون بنام فاطمه زهرا خانوم تزیین شد ..(دوستت دارم خاله جووون) اینم دختر مو پریشون من توی یک روز شلوغ پنج ماهه شد....   ...
5 دی 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترک ماه می باشد